در حال بارگزاری وبسایت فارسی کاتولیک...














زمان بندی برنامه های امروز رادیو فارسی کاتولیک

سخن امروز پاپ

 

 

 

----


هر صبح، خدا  می آید تا ما را هر کجا که هستیم پیدا کند. او ما را به برخاستن از این دنیا، فرا می خواند. تا نگاه کنیم و پی ببریم که ما برای بهشت ساخته شده ایم.

 

پاپ فرانسیس

 

---

 

انتشارات فارسی کاتولیک

 

انتشارات فارسی کاتولیک

 

 


 

📚قرائت - چهارشنبه  ۲ جولای  ۲۰۲۵ - ۱۱ تیر  ماه ۱۴۰۴

 

 

 

قرائت اول -  سال فرد                                                    پيدايش 21: 5 و8-20

(پسر كنيز با پسر من‌ اسحاق‌، وارث‌ نخواهد بود.)

بخشي از كتاب پيدايش

          ابراهيم‌، در هنگام‌ ولادت‌ پسرش‌، اسحاق‌، صد ساله‌ بود. و آن‌ پسر نمو كرد، تا او را از شير باز گرفتند. و در روزي‌ كه‌ اسحاق‌ را از شير باز داشتند، ابراهيم‌ ضيافتي‌ عظيم‌ كرد. آنگاه‌ ساره‌، پسر هاجر مصري‌ را كه‌ از ابراهيم‌ زاييده‌ بود، ديد كه‌ خنده‌ مي‌كند. پس‌ به‌ ابراهيم‌ گفت‌: «اين‌كنيز را با پسرش‌ بيرون‌ كن‌، زيرا كه‌ پسر كنيز با پسر من‌ اسحاق‌، وارث‌ نخواهد بود.» اما اين‌ امر، به نظر ابراهيم‌، درباره‌ پسرش‌ بسيار سخت‌ آمد. خدا به‌ ابراهيم‌ گفت‌: «درباره‌ پسر خود و كنيزت‌، به نظرت‌ سخت‌ نيايد، بلكه‌ هر آنچه‌ ساره‌ به‌ تو گفته‌ است‌، سخن‌ او را بشنو، زيرا كه‌ ذريت‌ تو از اسحاق‌ خوانده‌ خواهد شد. و از پسر كنيز نيز اُمتي‌ به وجود آورم‌، زيرا كه‌ او نسل‌ توست‌.» بامدادان‌، ابراهيم‌ برخاسته‌، نان‌ و مَشكي‌ از آب‌گرفته‌، به‌ هاجر داد، و آنها را بر دوش‌ وي‌ نهاد، و او را با پسر روانه‌ كرد. پس‌ رفت‌، و در بيابان‌ بئرشبع‌ مي‌گشت‌. و چون‌ آب‌ مشك‌ تمام‌ شد، پسر را زير بوته‌اي‌ گذاشت‌. و به‌ مسافت‌ تير پرتابي‌ رفته‌، در مقابل‌ وي‌ بنشست‌، زيرا گفت‌: «موت‌ پسر را نبينم‌.» و  در مقابل‌ او نشسته‌، آواز خود را بلند كرد و بگريست‌. و خدا، آواز پسر را بشنيد، و فرشته‌ خدا از آسمان‌، هاجر را ندا كرده‌، وي‌ را گفت‌: «اي‌ هاجر، تو را چه‌ شد؟ ترسان‌ مباش‌، زيرا خدا، آواز پسر را در آنجايي‌ كه‌ اوست‌، شنيده‌ است‌. برخيز و پسر را برداشته‌، او را به‌ دست‌ خود بگير، زيرا كه‌ از او، امتي‌ عظيم‌ به وجود خواهم‌ آورد.» و خدا چشمان‌ او را باز كرد تا چاه‌ آبي‌ ديد. پس‌ رفته‌، مشك‌ را از آب‌ پر كرد، و پسر را نوشانيد. و خدا با آن‌ پسر مي‌بود. و او نمو كرده‌، ساكن‌ صحرا شد، و در تيراندازي‌ بزرگ‌ گرديد.

          اين است سخن خدا.       - خدا را سپاس باد.

 

مزمور برگردان                                               مزمور 34

 

- خداوندا، روی خود را به سوی فریاد مسکین بازگردان

اين‌ مسكين‌ فرياد كرد و خداوند او را شنيد

و او را از تماميِ تنگيهايش‌ رهايي‌ بخشيد.

فرشته‌ خداوند گرداگرد ترسندگان‌ او است‌.

اردو زده‌، ايشان‌ را مي‌رهاند.  

- خداوندا، روی خود را به سوی فریاد مسکین بازگردان

اي‌ مقدسانِ خداوند از او بترسيد

زيرا كه‌ ترسندگان‌ او را هيچ‌ كمي‌ نيست‌.

شيربچگان‌ بي‌نوا شده‌، گرسنگي‌ مي‌كشند

اما طالبان‌ خداوند را به‌ هيچ‌ چيز نيكو كمي‌ نخواهد شد.

- خداوندا، روی خود را به سوی فریاد مسکین بازگردان

اي‌ اطفال‌ بياييد مرا بشنويد

و ترس‌ خداوند را به‌ شما خواهم‌ آموخت‌.

كيست‌ آن‌ شخصي‌ كه‌ آرزومند حيات‌ است‌

و طول‌ ايام‌ را دوست‌ مي‌دارد تا نيكويي‌ را ببيند.

- خداوندا، روی خود را به سوی فریاد مسکین بازگردان

 

سرود قبل از انجيل                                                                 لوقا 4: 18

هللويا- خداوند مرا مسح‌ نموده‌ تا مسكينان‌ را بشارت‌ دهم،‌ مرا فرستاده‌ تا به‌ اسيران‌، آزادي‌ را علام‌ کنم - هللويا.

 

انجيل                                                                             متي 8 : 28-34

(عیسی ارواح شریر را بیرون می راند.)

 

بخشي از انجيل متي                    - درود بر تو اي خداوند.

          در آن ایام، عیسی‌ به‌ سرزمين‌ جدريان‌ رسيد. دو ديوانه‌ از قبرها بيرون‌ آمده‌ نزد او آمدند و چنان‌ وحشي‌ بودند كه‌ احدي‌ نمي‌توانست‌ از آنجا عبور كند. آنان‌ آنجا ايستاده‌ فرياد زدند: "از ما چه‌ مي‌خواهي‌ پسر خدا؟ آيا به‌ اينجا آمده‌اي‌ تا ما را پيش‌ از وقت‌ عذاب‌ دهي‌؟" حال‌ كمي‌ دورتر گله‌ عظيمي‌ از خوك­ها درحال‌ چريدن‌ بود و شياطين‌ به‌ عيسي‌ التماس‌ نموده‌ گفتند: "اگر ما را بيرون‌ مي‌راني‌، به‌ گله‌ خوك­ها بفرست‌"  و او به‌ ايشان‌ گفت‌: "پس‌ برويد". و ايشان‌ بيرون‌ آمده‌ به‌ خوكان‌ داخل‌ گشتند، و هماندم‌ تمام‌ گله‌ از صخره‌ به‌ دريا جسته‌ و در آن‌ غرق‌ شدند.

خوكبانان‌ گريخته‌ به‌ شهر رفتند و تمام‌ واقعه‌ و ماجراي‌ ديوانگان‌ را گفتند. آنگاه‌ تمام‌ شهر براي‌ ملاقات‌ عيسي‌ بيرون‌ آمد و چون‌ او را ديدند به‌ او التماس‌ نمودند كه‌ از سرزمينشان‌ برود.

          اين است سخن خدا.       - ستايش بر تو، اي مسيح.

تعمق

اين‌ معجزه‌ عيسي‌ با بياني‌ نمادي‌ از طرفي‌ پيروزي‌ مطلق‌ او را بر نيروي‌ شرير نشان‌ مي‌دهد و از طرف‌ ديگر چون‌ در سرزمين‌ امت­هاي‌ بت‌ پرست روي‌ داده‌ است‌ نمايانگر آنست‌ كه‌ عيسي‌ براي‌ نجات‌ همه‌ انسان­ها آمده‌ است و نه‌ فقط‌ قوم‌ يهود. ارواح‌ شرير مسكن‌ واقعي‌ خود را در خوك­ها مي‌يابند كه‌ حيواناتي‌ ناپاك‌ تلقي‌ مي‌شدند.  خوك­ها به‌ نوبه‌ خود به‌ دامي‌ براي‌ ديوها تبديل‌ مي‌گردند و آنها را به‌ اعماق دريا كه‌ نشانه‌ نابودي‌ مطلق‌ مي‌باشد، سوق مي‌دهند.

      اما متأسفانه‌ اهالي‌ آن‌ شهر به جاي‌ آنكه‌ به خاطر نجات‌ برادران‌ خود از چنگال‌ نيروهاي‌ شرير از عيسي‌ سپاسگزار باشند و پيروان‌ او شوند، به دليل‌ ضرر مالي‌ ناشي‌ از هلاك‌ شدن‌ گله‌ خوك­ها از او التماس‌ مي‌كنند كه‌ از سرزمين‌ ايشان‌ بيرون‌ برود.

٭   آيا ما نيز مثل‌ اهالي‌ سرزمين‌ جدريان‌ زماني‌ كه‌ پيروي‌ از عيسي‌ براي‌ ما به‌ گونه‌اي‌ چه‌ از لحاظ‌    مادي و چه‌ از لحاظ‌ معنوي‌ به‌ اصطلاح‌ گران‌ تمام‌ شود، از او فاصله‌ مي‌گيريم‌ و ترجيح‌ مي‌دهيم مسيحيان‌ ولرم‌ و بي‌تفاوتي‌ باقي‌ بمانيم‌؟

٭   اگر عيسي‌ بخواهد ما را از عادات‌ و صفاتي‌ كه‌ ما را غرق گناه‌ مي‌سازد نجات‌ بخشد ولي‌ براي‌ برخورداري‌ از اين‌ نجات‌ ناچار باشيم‌ بهايي‌ پرداخت‌ كنيم‌ و از بعضي‌ لذت­ها و يا عادات‌ بد و نامشروع‌ چشم‌ پوشي‌ كنيم‌، حاضريم‌ شرط‌ او را بپذيريم‌ يا باصطلاح‌  "گله‌ خوك‌" خود را به نجات‌ او ترجيح‌ مي‌دهيم‌؟

٭   براي‌ اين‌ فيض‌ دعا كنيم‌ كه‌ هيچ‌ چيز رابه‌ تعاليم‌ رهايي‌بخش‌ مسيح‌ ترجيح‌ ندهيم‌.