ما از آن رو به رستاخیز مردگان ایمان داریم که مسیح از مردگان برخاسته است، تا به ابد زندگی می کند و اجازه می دهد، ما نیز در این زندگی ابدی سهیم گردیم [988-991].
هنگامی که فردی از جهان می رود، جسم او یا دفن یا سوزانده می شود. به رغم آن، ما ایمان داریم که برای این شخص، یک زندگی پس از مرگ وجود دارد. عیسی با رستاخیزش از مرگ، نشان داد که سَروَر بر مرگ است؛ کلام او باورکردنی است هنگامی که می گوید: «من قیامت و حیات هستم. هر کس به من ایمان آورد خواهد زیست حتی اگر مرده باشد» (یو، 11، 25ب) ← ١٠۳-۱۰٨.
کلمه «جسم» در کتاب مقدس، ویژ گی های ناتوانی و میرایی انسان را توصیف می کند. به رغم آن، خدا به جسم انسان به عنوان چیزی بی اهمیت نمی نگرد. در عیسی مسیح او خود «جسم» گرفت (← تن گیری) تا انسان را بازخرید نماید. خدا فقط روح انسان را نجات نمی دهد، بلکه کل او را با جسم و جان نجات می دهد [988-991، 997-1001، 1015].
خدا ما را با بدن (جسم) و روح آفرید. او اجازه نمی دهد که «جسم»، و بلکه همه آفرینش در آخر دنیا، به سادگی همانند یک اسباب بازی از هم بپاشد و فرو ریزد. در «روز آخر»، او ما را در جسم زنده می کند _ این یعنی: ما مبدل خواهیم شد، اما خود را در عنصر خودمان احساس خواهیم کرد. حتی برای عیسی نیز «در جسم بودن» حالتی گذرا نبود. هنگامی که مسیح برخاسته از مردگان، خود را به شاگردنش نشان داد، آنان جای زخم ها را روی جسم او دیدند.
در مرگ، جسم و روح از یکدیگر جدا می گردند. جسم می پوسد، در حالی که روح نزد خدا می رود و منتظر می ماند تا در روز قیامت، با جسم زنده شده، دوباره یکی گردد [992-1004، 1016-1018].
چگونگی زنده شدن جسم ما، یک راز است. در این زمینه احتمالاً یک مثال می تواند به ما کمک کند: با نگاه به پیاز گل لاله هرگز نمی توانیم فکرش را بکنیم که این پیاز در ژرفنای تاریک خاک، چگونه به گلی بسیار زیبا تبدیل می شود. به همین ترتیب هم ما نمی دانیم که در آینده جسم جدید ما چطور به نظر خواهد رسید. به رغم آن، پولس از یک نکته مطمئن است: «در ذلت کاشته می گردد و در جلال برمی خیزد؛ در ضعف کاشته می شود و در قوت برمی خیزد» (1 قر، 15، 43الف).
مسیح به پیشواز ما می آید و ما را به سوی زندگی جاویدان هدایت می کند. «این مرگ نیست، بلکه خداوند است که به دنبال من می آید» (ترزای مقدس اهل لیزیو) [1005-1014، 1016، 1019].
اگر به رنج و مرگ عیسی بنگریم، حتی مردن نیز سهل تر می شود. ما با عملی از سر اعتماد و محبت به پدر قادر هستیم «آری» بگوییم، یعنی همان کاری که عیسی در کوه زیتون انجام داد. به چنین رفتاری «قربانی روحی» می گویند: فرد مشرف به مرگ، با قربانی مسیح بر صلیب یکی می شود. فردی که با چنین اعتماد و توکلی به خدا و در صلح و آشتی با انسان ها می میرد، یعنی فارغ از گناه بزرگ، در مسیر مشارکت با مسیح قیام کرده به سرمی برد. در این حال است که مرگ، اجازه نمی دهد ما به جایی سقوط کنیم، مگر به دستان او. کسی که می میمرد به ناکجاآباد سفر نمی کند، بلکه به سوی محبت خدایی که او را آفریده باز می گردد ← ١٠٢.