در حال بارگزاری وبسایت فارسی کاتولیک...





تعالیم رسمی کلیسای کاتولیک برای جوانان (youcat)


اینجا هستید:

فصل سوم: انسان ها به خدا پاسخ می دهند



✔️ بخش نخست: به چه منظور بر این کره خاکی به سر می بریم، چه باید بکنیم و روح القدس چگونه ما را در این زندگی یاری می رساند
✔️ فصل اول: منزلت بشری
✔️ فصل دوم: جامعه بشری
✔️ فصل سوم : کلیسا
✔️ بخش دوم: ده فرمان
✔️ فصل اول: فرمان نخست: من هستم یهوه، خدای تو. تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد.. ::: ::: ::: «خداوند، خدای خود را از صمیم قلب، با سراسر جان و با همه اندیشه هایت دوست داشته باش»
✔️ فرمان دوم: نام یهوه خدای خود را به باطل مبر. ::: ::: ::: «خداوند، خدای خود را از صمیم قلب، با سراسر جان و با همه اندیشه هایت دوست داشته باش»
✔️ فرمان سوم: روز خداوند (سبت) را تقدیس نما! ::: ::: ::: «خداوند، خدای خود را از صمیم قلب، با سراسر جان و با همه اندیشه هایت دوست داشته باش»
✔️ فرمان چهارم: پدر و مادر خود را احترام نما. ::: ::: ::: «همنوع خود را بسان خود دوست بدار»
✔️ فرمان پنجم: قتل مکن!
✔️ فرمان ششم: زنا مکن!
✔️ فرمان هفتم: دزدی مکن!
✔️ فرمان هشتم: شهادت دروغ مده.
✔️ فرمان نهم: به زن همسایه خود طمع مورز.
✔️ فرمان دهم: به هیچ چیز که از آن همسایه تو باشد، طمع مکن

    👈🏻 چگونه می توان به خدایی که با ما سخن می گوید پاسخ داد؟


     

    پاسخ به خدا یعنی ایمان به او [١٤2-١٤9].


     

     

    کسی که می خواهد ایمان داشته باشد، به «قلبی شنوا» نیاز دارد (1 پادشاهان، 3، 9). خدا به روش های گوناگون با ما ارتباط برقرار می سازد. در هر ملاقاتی با انسان های دیگر، در هر تجربه تأثیرگذار طبیعی، در اموری که به ظاهر تصادفی هستند، در هر چالش و در هر رنجی که بر ما وارد می آید، در همه اینها پیامی از خداوند نهفته است. بویژه هنگامی که خدا با کلام خود یا با ندای وجدانمان به ما روی می آورد، آشکارتر با ما سخن می گوید. او همانند یک دوست با ما سخن می گوید. به این دلیل ما هم باید مانند یک دوست به او پاسخ دهیم و بکوشیم به او ایمان داشته باشیم، به طور کامل به او اعتماد کنیم، همواره او را بهتر بشناسیم و بدون چون و چرا ارده او را بپذیریم.


    👈🏻 ایمان چیست؟


     

    ایمان یعنی دانستن و اعتماد داشتن. ایمان هفت علامت مشخصه دارد:

    • ایمان، سراسر یک هدیه الهی است و ما زمانی آن را به دست می آوریم که قلباً آن را بطلبیم.

    • ایمان، یک نیروی مافوق طبیعی ست، که ما به آن نیاز مطلق داریم تا بتوانیم نجات یابیم.

    • هنگامی که انسان دعوت الهی را می پذیرد، ایمان، اراده آزاد و عقل سلیم انسانی را می طلبد. 

    • ایمان، مطلقاً قطعی است، زیرا یسوع آن را تضمین می کند.   

    • ایمانی که در محبت عمل نکند، ناقص است.

    • اگر ما پیوسته بهتر به کلام خدا گوش کنیم و از راه دعا، در تبادلی زنده با او قرار گیریم، ایمان رشد  می یابد.

    • ایمان از هم اکنون به ما اجازه می دهد، مزه شادی آسمانی را بچشیم.

    [153-165، 179-180، 183-184].


    برخی می گویند فقط ایمان داشتن برایشان کافی نیست، بلکه آنها می خواهند به دانستن برسند. اما واژه «ایمان» دو معنای گوناگون دارد: اگر یک چترباز از کارمندان فرودگاه بپرسد: «آیا چتر نجات را مطمئن بسته اید؟» و یکی از آنها سرسری جواب دهد: «اوه،  بله، گمان کنم»، این پاسخ برای چترباز کافی نیست، بلکه او می خواهد با اطمینانِ کامل بداند. حال اگر او این پرسش را از دوستی نزدیک بکند و او جواب دهد: «بله، من خود شخصاً آن را انجام دادم. تو می توانی به من اعتماد کنی»، چتر باز به دوست خود خواهد گفت: «بله، من به تو ایمان دارم». این ایمان بسیار فراتر از دانستن است، این یعنی به قطعیت رسیدن. و این همان ایمانی است که ابراهیم را به سرزمین موعود رساند، این همان ایمانی است که  ← شهیدان تا پای مرگ بر آن پابرجا استقامت کردند و ایمانی که مسیحیان را هنوز هم در دوران جفا و سختی استوار نگاه می دارد. این ایمانی است که کل بشریت را دربر می گیرد.


    👈🏻 ایمان چگونه ممکن است؟


     

     

    کسی که در جست وجوی ایمان است، در واقع در پی رابطه ای شخصی با خداست و حاضر است هرآنچه را که خدا از خود نشان می دهد قبول کند (مکاشفه) [150-١52].


     

     در آغازِ ایمان، اغلب در مقابل تشنج و ناآرامی قرار می گیریم. انسان احساس می کند فقط دنیای مرئی و روند معمولی امور نمی توانند همه چیز باشند. او حس می کند یک راز او را به سوی خود جذب می کند. او به دنبال رد پایی می رود که به وجود خدا اشاره می کند و کم کم اعتماد پیدا می کند که با خدا گفتگو کند و در نهایت، در کمال آزادی خود را به او پیوند زند. در انجیل یوحنا اینچنین آمده است: «خدا را هرگز کسی ندیده است؛ پسر یگانه ای که در آغوش پدر است، همان او را ظاهر کرد (یو، 1، 18). به این دلیل، اگر می خواهیم بدانیم خدا می خواهد با ما چه چیز را درمیان بگذارد، باید به یسوع، پسر خدا اعتماد کنیم. پس ایمان یعنی یسوع را بپذیریم و در سراسر زندگی مان در راه او هر خطری را به جان بخریم.


    👈🏻 آیا تضادی میان ایمان و علوم طبیعی وجود دارد؟


     

    میان ایمان و علوم طبیعی تضادی غیر قابل حل وجود ندارد، زیرا امکان ندارد، حقیقتی دوگانه وجود داشته باشد [١٥٩].


     

    حقیقتی ایمانی وجود ندارد که با حقیقت علمی در رقابت باشد. تنها یک حقیقت وجود دارد که هم ایمان و هم شعور علمی می توانند بر آن تکیه کنند. خداوند همان گونه که از ما شعوری را می طلبد که با آن  بتوانیم ساختارهای معقولانه جهان را بشناسیم، ایمان را نیز از ما می خواهد. به این دلیل، ایمان مسیحی هم علوم طبیعی را می طلبد و هم آن را ترویج می دهد. ایمان برای این وجود دارد که ما بتوانیم مسائلی را درک کنیم که هرچند با فهم و شعور تضادی ندارند، اما در سطحی فراتر از فهم و شعور، واقعیت می یابند. ایمان به دانشمندان یادآوری می کند که نباید در جایگاه خدا بنشینند، بلکه باید به آفریده ها خدمت کنند. علوم طبیعی باید بجای دستکاری در ارزش انسانی، به آن احترام بگذارد.


    👈🏻 ایمان من چه ربطی به کلیسا دارد؟


     

    هیچکس نمی تواند به تنهایی برای خود ایمان داشته باشد، همانطور که هیچکس نمی تواند به تنهایی برای خود زندگی کند. ما ایمان را از ← کلیسا دریافت می کنیم و آن را  در مشارکت با انسان هایی که ایمانمان را با آنان تقسیم می کنیم، زندگی می کنیم [166-169، 181].


    ایمان شخصی ترین امر برای یک انسان است و در عین حال یک امر خصوصی نیست. کسی که  می خواهد ایمان داشته باشد، باید بتواند هم «من» و هم «ما» بگوید، زیرا ایمانی که نتوان آن را با کسی تقسیم کرد و یا آن را با دیگران در میان گذاشت، غیر منطقی خواهد بود. تک تک ایمانداران، آزادانه موافقت خود را به «ما ایمان داریم» در ← کلیسا اعلام می کند. فرد ایماندار، ایمان خود را از کلیسا دریافت کرده است. این کلیساست که در خلال سده های بسیار ایمان را به ایمانداران رسانده، آن را از تحریف حفظ نموده و همواره آن را به روشنی تعبیر نموده است. بنابراین ایمان، سهیم شدن در اعتقادی مشترک است. ایمان دیگران مرا همراهی    می کند، همچنان که آتش ایمان من نیز دیگران را روشن و تقویت می کند. کلیسا به این ترتیب بر ایمانِ «من» و ایمانِ «ما» تأکید می ورزد که در مراسم نیایشی خود دو اقرارنامه ایمانی به کار می بندد: اقرارنامه ایمانِ رسولی که با «من ایمان دارم» (← اقرار ایمان) آغاز می شود و اقرارنامه بزرگ نیقیه- قسطنطنیه که شکل اصلی و ابتدایی آن با «ما ایمان داریم» (Credimus)آغاز می گردد. 


"