فرمان نهم مغایر با نیاز جنسی به خودی خود نیست، بلکه در آن با طمعِ لجام گسیخته مخالفت شده است. «طمع ورزی» که کتاب مقدس نسبت به آن هشدار می دهد، استیلای میل جنسی بر روح آدمی، مسلط شدنِ مسائل جنسی بر کل وجود آدمی و به این ترتیب آمادگی ارتکاب گناه است [2514، 2515، 2528، 2529].
جذابیت های جنسی میان مرد و زن امری خدادادی و از این رو نیک است؛ این جذابیت ها بخشی از ماهیت جنسی انسان است و ویژگی های زیستی اوست. این ویژگی باعث می شود که مرد و زن بتوانند با یکدیگر پیوند یابند و برمبنای عشق خود، فرزندانی به دنیا آورند. فرمان نهم کارکرد محافظت از این پیوند را دارد. انسان مجاز نیست با بازی کردن با آتش، یعنی درواقع با رفتاری سبکسرانه در مراودات جنسیِ گذرا و سطحی، فضای حفاظت شده زناشویی و خانواده را به خطر بیندازد. از این رو این امر بویژه برای مسیحیان مصداق دارد که باید از دست درازی به مردان و زنانِ متأهل خودداری کرد ← 400-425 .
خلوص قلب که برای عشق امری ضروری است، در درجه نخست در پیوند با خدا در دعا حاصل می شود. هرکجا که رحمت خدا شامل حال ما گردد، راهی به سوی عشق پاک انسانی که تنها با یک نفر آن را سهیم می شویم، گشوده می شود. انسانی که پاکدامن باشد، قادر است با قلبی صادق و تقسیم نشده عشق بورزد [2520، 2532].
هنگامی که ما با نیتی راستین به خدا روی می آوریم، قلب ما دگرگون می شود. در این زمان قلبمان به ما قدرت آن را می دهد که با اراده اش هماهنگ شویم و اندیشه ها، تخیلات و آرزوهای ناپاک را از خود دور کنیم ← 404-405.
شرم و حیا به منزله محافظی برای فضای خصوصی آدمی است، یعنی برای رازها، خصوصی ترین امور و مسائل، منزلت و بویژه قابلیت عشق ورزی و فداکاری انسان در حوزه جنسی. شرم به چیزی مربوط می شود که فقط عشق مجاز به دیدن آن است [2525-2521، 2533].
بسیاری مسیحیان جوان در محیطی زندگی می کنند که در آن همه چیز، گویی که بدیهی باشد، به نمایش گذاشته می شود و بدین ترتیب، دیگر جایی برای احساس شرم و حیا باقی نمی ماند. اما بی شرمی، امری غیرانسانی است. حیوانات دارای احساس شرم و حیا نیستند. اما درباره انسان ها، این یک ویژگی اصلی است. این خصلت، یک امر پیش پاافتاده را پنهان نمی کند، بلکه از امری ارزشمند محافظت می کند، یعنی منزلت فرد برای آن که با قابلیت های خود قادر به عشق ورزیدن باشد. احساس شرم و حیا در همه فرهنگ ها، هرچند با درجه و اهمیت کم و بیش، وجود دارد. این ویژگی هیچ ربطی به خشکه مقدسی یا تربیت توام با سختگیری ندارد. انسان از گناهان خود یا از چیزهایی هم که درز کردن آنها از منزلت و ارزش او می کاهد، شرم دارد. کسی که با کلام، نگاه، حرکات یا کردارهای خود، احساس طبیعی شرم در انسانی دیگر را خدشه دار می کند، منزلت او را از وی سلب کرده است ← 412-413.